نون و ریحون
قافیه به قافیه باختم برگ به برگ واژه به واژه و اینک تنها داشته من حس تلخ نداشته هایی است که شعر نمی شود ، اما آوار می شود ، اتاق بی در و پیکر را ... چقدر خوب است که دلتنگم چقدر خوب است که چیزی ندارم تا از دست بدهم چقدر خوب است که بغض دارم من نه شاعرم و نه هوس دارم به شروع دردهای دوباره اما بد باختم ، بد من به حس جنونی باختم که باورم بود ... زیر هم نوشتن این واژه ها دلیل بر شعر نیست دلیلش واژه هایی است که به هم ربط ندارند ، اما هر کدام از یک درد حرف میزنند ... " من به زیادی عشق باختم " واژه های من از آن جهت معمولیست که من معمولی ترین عاشق بودم همین ... فقط این را از من داشته باش : مجنون عشق تو شدن تنها چیزی است که من را به من می رساند تنها چیزی است که ماندگارم می کند ...
Design By : Pichak |